در روزهای مانده تا عید توی بیان گل و گلابمون پویش موثرترین وبلاگهای سال نود و هفت راه افتاده که من هم دوست دارم در این پویش و کمپین شرکت کنم. این پویش از ما میخواد هشت تا از بهترین وبلاگهایی که مطالبشون برای ما موثر و مفیدتر بوده رو در یک یا چند جمله معرفی کنیم که این کاملا به سلیقه ما درباره مطالب برمیگرده یعنی ممکنه یه بلاگر هفتهای یک پست بذاره ولی همون وب رو ما بیشتر دوست داشته باشیم.
منم نوشتم و میدونم خیلی خوشحال میشید اگه اسمتون در ادامهی این پست باشه؛ حق هم دارین چون من خیلی با سلیقه هستم و اگه اسم شما نبود بدونید به خاطر این بوده که فقط هشت تا وبلاگ رو میتونستم معرفی کنم وگرنه همهی شما دوستای گلی که توی بیان پیدا کردم هر کدومتون رنگ و عطر دلانگیز خاص خودتون رو دارین که همین حسهای خوب شما بیانیها منو اینقدددددر معتاد خودش کرده. خب بچههای گل حالا بخونید:
روزهای رنگی من
میتونم بگم یه زندگی نوپا در وب ارکیده جاریه با یه لحن شفاف و رویایی و بامزه طور. میشه سایه این نویسنده رو توی متنهای (گاه کودکانه) و البته پرسشهای مهم و پنهان و جدیش دید.
ماجراهای من و خودم
لوسیمی بلاگریه که با روزمره نویسیهای کوتاه و حرفه ای از وبلاگ برای قضاوت زندگی خودش استفاده میکنه. این خیلی عالیه و حتی قابل الگوبرداری. البته ایشون توی بحثهای مختلف هم شرکت میکنه و کامنتهای خیلی خوب و با دلیل و منطقی هم میذاره اکثر مواقع. بچهها شرکت کردن توی بحثها خیلی خوبه چون هم آدم رو مجبور میکنه تا بیشتر کتاب بخونه و هم ما رو از ذهنیتهامون که معلوم نیست چجوری و از چه راهی وارد ذهنمون شدن آگاه میکنه بعد ما میفهمیم چیزهایی که در ذهنمون داریم و براساس اونها قضاوت میکنیم درستن یا نه؟ اگه توی بحث شرکت نکنیم نمیتونیم بفهمیم چقدر از تصوراتمون درسته و چقدرشون غلط. و دیگه نمیتونیم تغییر کنیم.
اگر بخوام یک انسان شریف، یک دوست خوب، یک بلاگر بافرهنگ و صحیح نویس! معرفی کنم ایشونه. دوست دارم در آینده جناب آقاگل رو در قالب نویسنده هم ببینم انشالله. چون هم خوب مینویسه هم دغدغههای مفیدی داره.
برای اونهایی که دوست دارن وقتی یه مطلب میخونن حس کنن یه نفر داره براشون حرف میزنه این وب خیلی خوبه و دیگه اینکه به خاطر اینکه نویسنده با مخاطباش خوب ارتباط میگیره و باهاشون اینجوریه (مثل نقی معمولی) پس چیزهای جدید و نوبه نو و مفیدی که خودش تازه یاد گرفته رو هم لابلای صحبتاش میگه. خانمها به خاطر جمله اول حتما دنبال کنند. واقعا مثل شباهنگ نوشتن راحت نیست.(من یه بار خواستم بنویسم نشد)
خانم الف
نوشته های خانم الف آدم رو به آرامش دعوت میکنه و دست خواننده را میگیره و میشونه [مینشاند] کنار خودش تا به چیزهای دور و بر عمیق و با معنی نگاه کنه.
هنوز
همونطور که برای ارکیده گفتم یه زندگی پخته و مادرانه توی این وب جاریه. تقریبا همه ی مطالب این خانم دهه پنجاهیی مفید و پندآموز پر از روح امید به زندگی است. البته بلاگر دهه پنجاهی هم زیاد داریم که من خودم چنتاشون رو میشناسم: خانم یاقوت، آقای سره (البته ایشون فک کنم دهه چهل باشن) معصومه، و بازم هست یادم نمیاد الان. من خودم دهه شصتی ام اصلا بلاگر بودن سن نمیشناسه که! مگه نه؟
آبگینه
قلم بسیار عالی و نوشته های مرتب دارد و همچنین راهبردهای مشخصی را در نوشتن در نظر گرفته است. (مثلا با لحن خودشون نوشتم )
نئو تد
یک ذهن بسیار خلاقی داره که نگو! با این سن کمش یه جهان ذهنی برا خودش طراحی کرده باورتون میشه؟ مهارتش توی اینه که کلمه های جدید درست میکنه واسه مطالبش! همین کلمه های جدید که ذهن راحت باهاشون کنار میاد متنهاش رو جذاب میکنه واسه یه خواننده ای مثل من. فقط کلن یکم خنده داره نوشتنش حتی اگه جدی هم بنویسه.
پ.ن: قصدم این نبود که به ترتیب بنویسم.
روی نیمکت: دلژین (حذف شده) شهرآشوب (مال قبل 97) بقیه رو هم نمیگم. همتون خوبید واقعا
مدعوین: serek خاتون - هُدِس- خورشید- میم مبهم- باران- جناب قدح - محبوبه شب- هشتمی کی میخواد باشه خودش بگه.
درباره این سایت