«او اسلام را به یک قدرت بزرگ جهانی بدل کرد و کمر قویترین امپراطوریهای شرق و غرب را شکست و اسلام را بر ایران و مصر و فلسطین و… حاکمیت بخشید؛ او وارث پرشکوهترین امپراطوریها و سلطنتهای زمینی شد و همچون یک ژندهپوش فقیر میزیست. پیاده راه میرفت و بر خاک میخفت. او فرزندش را، که به شراب خوردن در مصر متهم شده بود، به دست خود تازیانه زد؛ میگریست و میزد، با شگفتی پرسیدند: چرا میگریی؟ پس چرا میزنی؟ گفت: عمَرِ خلیفه میزند و عمر پدر میگرید…
و وقتی هم در بستر مرگ افتاده بود، شرطی را که با شورای انتخاب خلیفه گذاشت، این بود که فرزند او، عبد الله، را- که به زهد معروف بود- کاندیدای او نکنند…. چنین کسی چگونه حقکشی میکند؟ بر خلاف وصایت پیغمبر عمل میکند؟ به مسلمانان خیانت میکند؟ خاندان پیغمبر را محروم میسازد؟ حق علی را غصب میکند؟.» (مجموعه آثار: ۲۶/ ۳۰۴)
درباره این سایت